بهار با حافظ: غزل چهل و چهارم در «محرم دل»
این غزل زیبا در وصف بهار آمده و لباس نو طبیعت را یادآور میشود. در چنین روزهایی، چه همدمی بهتر از اشعار حافظ؟ پادکست «محرم دل» در اپیزودی تازه، غزل چهل و چهارم حافظ را با اجرای مستانه پارسا برای شما روایت میکند؛ غزلی که با این مصرع زیبا شروع میشود: «کنون که بر کف گل جام باده صاف است».
در نگاه اول، حافظ ما را به جشن و پایکوبی در این فصل زیبا دعوت میکند. اما کمی که جلوتر میرویم، میفهمیم که حال و هوای شاعر چندان هم شاد نیست. این غزل، در واقع پنهانخانهٔ غمها و رنجهای اوست. حافظ از دست آدمهای ریاکار و عیبجوی جامعه خود خسته است؛ کسانی که مدام در پی سرکوفت زدن و خرده گیری هستند.
این خستگی آنقدر در او جمع شده که در پایان غزل، بهترین راه نجات را «خاموشی» میداند و به خودش میگوید: «خاموش باش و کنار بیا».
حالا چرا این اپیزود از پادکست محرم دل را گوش دهیم؟
در این قسمت، ما همراه شما سطر به سطر این غزل را میخوانیم و به زبان ساده توضیح میدهیم که:
- چرا حافظ در توصیف بهار، چنین حسی از غم و گوشهگیری دارد؟
- «مدعیان» مورد نظر او چه کسانی هستند و چرا اینقدر از آن ها شکایت دارد؟
- و این که چرا در نهایت، سکوت را انتخاب میکند؟
برای شنیدن شرح کامل و دلنشین این غزل، به اپیزود جدید «محرم دل» در پلتفرمهای محبوب یعنی کستباکس، روبیکا و تلگرام مراجعه نمائید. ما در آنجا منتظر شما هستیم تا تجربهای عمیق از شعر حافظ را در کنار هم داشته باشیم.
نظرات سبز شما چراغ راه ما خواهد بود:
مستانه پارسا
دیدگاه خود را بنویسید